تصویر هدر بخش پست‌ها

وبلاگ لیدی

رمان زندگی من p1

رمان زندگی من p1

| 𝔄𝔶𝔩𝔦𝔫

پارت ۱

 

                             مرینت 

 

سلام من مرینت هستم و ۱۹ سالم هست و تو فرانسه زندگی میکنم و چند سال پیش پدر و مادرم رو از دست دادم تو یه حادثه تصادف و با خواهرم زندگی میکردم که دو سال از من بزرگتر بود و امسال با پسری که دوست داشت ازدواج کرد 

خب الان هم تنها زندگی میکنم 

 

                           آدرین  

 

سلام من آدرین هستم و ۱۹ سالم هست و تنها زندگی میکنم و تو فرانسه هستم و پدر و مادرم تو انگلیس زندگی می‌کنند و تک فرزند هستم

 

                      شروع داستان

                          مرینت 

 

کیفم رو برداشتم و رفتم به مدرسه و خیلی دیرم شده بود و یه تاکسی گرفتم و رفتم تو راهم ترافیک بود من از ماشین پیاده شدم و تا مدرسه دویدم و به مدرسه رسیدم و نفس نفس میزدم داخل کلاس شدم و اون دختر خود پسند کلویی برای یه پسر خود شیرینی می‌کرد تا حالا اون پسره رو ندیده بودم شاید تازه وارد باشه 

بدون توجه بهشون وارد کلاس شدم و بعداز کمی بهترین دوستم یعنی آلیا و دوست پسرش نینو وارد کلاس شدن 

و آلیا اومد نشست کنارم و بعد باهم حرف زدیم بعدش معلم وارد کلاس شد و  سلامی کرد و درس داد

 

                      تا پایان مدرسه 

 

بلاخره کلاس تموم شد و از معلم خداحافظی کردیم و کیفمون رو برداشتیم و از کلاس خارج شدیم من کیفم رو روی نیمکت مدرسه گذاشتم و رفتم دستشویی و بعد اومدم کیفم رو برداشتم و رفتم خونه وقتی رسیدم خونه کیفم رو باز کردم تا گوشیم رو بردارم که وقتی کیفم رو باز کردم یه .....

 

 

سلام من نویسنده جدید هستم و قراره اینجا رمان بزارم و ممنون میشم از رمانم حمایت کنید بای ❤️